سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از فــــرش تا عـــــــــرش

   

سیدی داشتیم که کارش فقط خیس کردن بچه ها بود. یک بار یه گوشه ای گیرش آوردم و گفتم:« سید جان، آخه یه خرده مراعات کن.» گفت:« می دونی چیه؟ اصلا من همه عشقم اینه که اگه شهید شدم و رفتم بهشت، حضرت علی(ع) رو بگیرم و بندازمش توی حوض کوثر!» لبی گزیدم و با اخم گفتم:« خجالت بکش! این چه حرفیه میزنی؟!» گفت:« چی کار داری؟ اینا مسائل خانوادگیه! تو دخالت نکن!» :دی

«خاطراتی از محمد احمدیان»


خط خطــی شده در جمعه 90/4/17ساعت 10:45 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |

یا شهید میشی یا...

ترکش خورد به گلوی محمدعلی صنایع و از نخاعش رد شد. می دانستم چقدر درد می کشد و چه اتفاق ناگواری برایش افتاده است. تمام بدن به جز سرش فلج شده بود. حالا فرض کنید وسط معرکه جنگ و در حالی که تمام بدنش را خون گرفته بچه ها را صدا می کرد و می گفت:« اکبر! بیا ببین منو! آخه من به بابام چی بگم؟» مانده بودم که چرا به جای ناله کردن به فکر این است که به پدرش چه بگوید.

بعدها فهمیدم پدرش به او گفته:« حالا که داری میری جنگ یا باید شهید شوی یا حق نداری فلج به خانه برگردی!»

  «خاطراتی از محمد احمدیان»


خط خطــی شده در سه شنبه 90/4/14ساعت 2:57 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |

سلام. خوفید همگی؟.. ضمن تبریک سال نو به همه شما رفقای عزیز..

 این عکسا برا سفریه که امسالم به جنوب از هفتم تا یازدهم ینی امروز رفتم...

 عکاس تمام این عکسام کسی نیس جز خودم.. :دی

 راستی روزی که هویزه و دهلاویه رفتیم،شارژ گوشیم  تموم شده بود،دیگه نتونستم عکس بگیرم.. :(

 

پادگان زید...

پادگان زید

پادگان زید

پادگان زید

پادگان زید

پادگان زید

پادگان زید

پادگان زید

پادگان زید

پادگان زید

پادگان زید

پادگان زید

پادگان زید

فاو - اروندکنار...

فاو - اروندکنار

فاو - اروندکنار

و این هم غروب شلمچه...

شلمچه

شلمچه

شلمچه

شلمچه

شلمچه

شلمچه

و طلائیه...

(عجب طلاییه!!) :دی

طلائیه

طلائیه

طلائیه

طلائیه

طلائیه

طلائیه

طلائیه

طلائیه

طلائیه

طلائیه

طلائیه

طلائیه

طلائیه

و این هم داخل حرم دانیال نبی...

(شرمنده! یادم رفت از فضای بیرونم عکس بندازم..)

دانیال نبی - شوش

دانیال نبی - شوش

سفره ی هفت سین - بازار شوش

پندار ما این است که شهدا رفته اند و ما مانده ایم... حال آنکه زمانه مارا با خودبرده است و شهدا مانده اند...  

«شهید مرتضی آوینی»

نظر یادتون نره.. :دی

التماس دعای ویژه


خط خطــی شده در پنج شنبه 90/1/11ساعت 9:47 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |

کلام حقیقت

 

آه، ای مردمان نیک بخت! به نوای پرسرود من گوش فرا دهید؛

چه تمامی آرزوهایم به ثمر رسیدند.

من خداوند را به دست آوردم؛ آن هستی متعال را

و تمامی دردها در من ناپدید شدند.

با گوش سپردن به کلام حقیقت

رنج ها، محنت ها و مصیبت هایم از من دور گشته اند

قدسیان و پارسایان سرشار از لذت می شوند

آنگه که کلام آن ناصح کامل را می شنوند

آنگاه که کلام حقیقی را نیوسد پارسا می شوند،

آنگاه که کلام حقیقی را گوید، مقدس می شود.

آن ناصح جاویدان، قلب هایشان را فرا خواهد گرفت.

من گواهی می دهم آنانی که خود را پایبند آن روشنگر می کنند،

نوای موسیقی بهشتی برایشان نواخته خواهد شد.

« چابچی »


خط خطــی شده در یکشنبه 89/12/15ساعت 5:47 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |

کسی چون تو را دارم...

هم اینک آغاز کرده ام

تا تغییراتی بنیادین در زندگی ام به وجود آورم.

پاره ای دیر یابند،

پاره ای اندوهگینم می کنند،

پاره ای با خطر همراهند

و بسیاری معنای رنج های دم افروزند.

اما هرچه باشند،

می دانم که از عهده ی آنها برمی آیم ...

زیرا کسی چون تو را دارم

که در سختی و شادکامی دیده بر من دارد؛

همان است که استوار

مرا به پیش می راند ...

« گیل نیشی موتو »


خط خطــی شده در یکشنبه 89/12/8ساعت 9:10 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |

بایاد او..

سلام.. من تا الان هیچوقت از این جورچیزا تو این وبم نذاشتم...چون وب من یه وبلاگ تقریبا مذهبیه.. ومن بیشتر متن های ادبی و مذهبیو اینجا تایپ میکنم.. این داستانو یکی از دوستام برام میل کرده.. وقتی خوندمش خیلی برام جالب بودو لذت بردم.. باخودم گفتم اینجا به عنوان یه زنگ تفریح بذارمش تا تو لذت بردن همه باهم شریک باشیم.. ؛-)
  
***
  
2 تا گربه باهم ازدواج کردن..

 Cute Cats Story 
 
اوایل زندگی عاشقانه ای داشتن.. 
  Cute Cats Story 
 
 اولین بچشون به دنیا اومد..
Cute Cats Story
 
 
 دومی هم به دنیا اومد..
 Cute Cats Story 
 
اولین قدم بچه هاشون..
 Cute Cats Story  
 
 پدر این خانواده به سختی کار میکرد.. 
 Cute Cats Story 
 
 و مادر دنبال خوشگذرانی بود..
Cute Cats Story 
 
بچه ها بدون مراقبت بزرگ شدند و بچه های بدی از آب دراومدن.. 
Cute Cats Story 
 
یکیشون همش تو کلوب شبانه بود..
 Cute Cats Story 
 
کوچکترینشون تصمیم به خودکشی گرفت.. 
 Cute Cats Story 
 
وقتی پدرشون فهمید سکته کرد..
Cute Cats Story 
 
مادرشون هم عقلش رو از دست داد و دیوونه شد.. 
Cute Cats Story
 
 
لطفا نظر یادتون نره!! :دییییییی

 

 


خط خطــی شده در چهارشنبه 89/12/4ساعت 1:57 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |

عاشقانه بنگر نشانه هایش را..

عاشقانه بنگر نشانه هایش را ...

بانگ بردار!

صدایت را می شنود

می داند تو را

می خواند تو را

نگاه کن، عاشقانه بنگر!

او را خواهی یافت

که چگونه تو را، مرا

ما را به سوی خود،

به سوی زیبایی های طربناک هستی

به سوی نور و روشنایی

به سوی بالندگی و شکوفایی و آزادگی

به سوی بهشت برین

فرا می خواند

او را ببین در نشان هایش

تصادف نه، شانس نه، بداقبالی نه

همگی ندای آهنگین اویند؛

جملگی، ما را به سوی او، به سوی خود

فرا می خوانند.

اگر رنجور و بیمار شدی، اگر در بستر بیماری نشستی،

اگر به ثروتی دست یافتی،

اگر گرفتا رفقری شدی،

اگر ندای طلبی شنیدی

و دست نیاز به سویت دیدی،

اگر گرفتار هر رنج و مصیبتی شدی،

اگر در آغوش سرور و شادکامی جای گرفتی،

اگر حتی رهگذری غریب

صدایت کرد، سخنی گفت،

اگر نوشته ای می خوانی،

جملگی، نشانه هایی از اویند

تا ببرند تو را به سوی او

به سوی خود، به سوی آگاهی و روشنایی

و رها شدن از غفلت و روزمرّگی.

« کارون مطلّبی »


خط خطــی شده در جمعه 89/11/29ساعت 2:28 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |

بیانیه
 

بسم الله الرحمن الرحیم

 لا حول و لاقوة الا بالله العلی العظیم

 
بار دیگر منافقان کوردل پیراهن فتنه را تجدید کرده و با تلبس آن به بهانه حمایت از از مردم مصر روز 25 بهمن را عرصه فتنه و آشوب قرر دادند ... لیکن به مصداق و لا یحیق مکر السیئ الا باهله شر این مکر و حیله به خودشان بازگشت و بیش از پیش شرمساری و روسیاهی آقایان موسوی و کروبی و همراهان داخلی و خارجی شان رقم خورد. و باز این اطمینان حاصل گردید که درخت طیبه انقلاب اسلامی ایران را بیمی از چرخ غدار نیلوفری و سبزک هرز نیست.
 
 
  کوردلان برآنند که به خیال خام خود درخت برومند طیبه انقلاب را ضربتی سخت زنند یریدون ان یطفئوا نور الله بافواههم لیکن غافل از آنکه این اقدام آنان بی آنکه خود بفهمند نمایش اقتدار نظام توانمند جمهوری اسلامی خواهد بود و پیام والای آن را بیش از پیش بسط خواهد داد که و یأبی الله الا ان یتم نوره ولو کره الکافرون.

ما وبلاگ نویسان سرویس پارسی بلاگ نیز همگام با ملت فهیم ایران اقدامات خائنانه آقایان کروبی و موسوی و همراهان آنان را که سعی در تضعیف نظام اسلامی داشته و منجر به شهادت دو تن از بسیجیان برومند این مرز و بوم و مجروحیت عده ای از هموطنانمان گردید را محکوم نموده و از آنجا که از سویی جزاء السیئة سیئة مثلها و از دیگر سو سران فتنه بارها و بارها نشان داده اند که مغز کوچک و همت ناقصشان را یارای درک کرامت و بزرگ منشی نظام اسلامی نیست   از مراجع محترم قضایی خاصه ریاست محترم قوه قضائیه حضرت آیت الله لاریجانی قاطعانه خواستار بازداشت، محاکمه و اشد مجازات سران فتنه به اتهام فساد فی الارض هستیم و براستی هیچ مصداقی جز مفسد فی الارض زیبنده آقای کروبی و موسوی نخواهد بود. بی تردید محاکمه سران فتنه و خلع لباس آقای کروبی و در نهایت اشد مجازات آنان، چشمان دوستداران نظام اسلامی را روشن ساخته و دسیسه های دشمنان دین را بیش از پیش نقش بر آب خواهد ساخت.



 

وَاللهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ. 


Community bloggers collective statement condemning the actions of heads intrigue Blog


Name of God. 

 
  Ella La Laqvh around Ballh al Alzym 

 Cordell hypocrites once again renew shirt and intrigue with the Tlbs pretext of supporting the people of Egypt on 25 Bahman realm of intrigue and chaos were Qrr ... . But the evidence of deception and La Yhyq Alsyy Ella Bahlh rid themselves of this deception and cunning than ever returned and embarrassment Rvsyahy Mr. Mousavi Karroubi and their fellows and foreign varieties eat. . And again this ensure that the tree was Tayebeh afraid of the Iranian Islamic Revolution Wheels and Lily Ghdar Sbzk not weed.


 

 


. Cordell drive their illusion that the tree Rights Task Tayebeh Aqlab hard to do it Yrydvn Ytfyva Allah Noor Bafvahhm unaware of the action but they understand their views without authority system will empower the Islamic Republic and its noble message more than ever will be expanded and troubleshooting that Allah Ella Ann even Ytm Nvrh Alkafrvn Korea. 

. Our Bloggers Blog Community Service along with the treacherous actions of the Iranian nation Fahim Qyan Karroubi and Mousavi and their companions who had tried to undermine the Islamic system and led to the martyrdom of two of Basij Rights in this land and injured a number of our countrymen have been Because the sentence and hand Jza’ Alsyyh Syyh parables and intrigue heads the other hand repeatedly shown that a small brain and the Yara Naqsshan efforts to understand the dignity and gentlemanly regime is respected authorities, particularly the judicial head of the judiciary Prophet Ayatollah Larijani strongly demanded arrest, trial and punishment of corruption charges of seditious leaders are corruptor and indeed no other than blatant corruption on earth and becoming Mr. Karroubi will Mousavi
. No doubt the leaders tried intrigue and disarm Mr. Karroubi clothes and eventually their punishment, the eyes of lovers of the Islamic regime and the conspiracies of enemies made it clear more than ever the role of religion will make the water. 

 

. Ali Mrh Vlkn most dominant Vallh Alnas La Ylmvn.

 


خط خطــی شده در پنج شنبه 89/11/28ساعت 4:2 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |

دل به خدا بسپار..

دل به خدا بسپار

که شانه به شانه ات حرکت می کند

و مراقب است از هجوم رگبار ناملایمات.

دل به خدا بسپار

تا آسمان پاک قلبت

ستاره باران شود

و زمین سبز وجودت

گل افشان.

دل به خدا بسپار

که نمو کند شاخه ی کوچک

حقیقت در قلبت

و آنگاه سترگ شود

و به بلندای کوه ها

به پهنای تمامی دشت ها و سرسبزی چمنزارها.

دل به خدا بسپار

تا در نهایت به مهمانی

او روی؛

ضیافتی بزرگ و باشکوه و جاودان

در سرزمین برین.

دل به خدا بسپار

و تمامی تردیدها را به دور بیفکن...!

« کارون مطلّبی »

 


خط خطــی شده در پنج شنبه 89/11/28ساعت 3:15 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |

توکل به قدرت الهی

 خدایا! به قلب بی قرارم آرامش ببخش

و توفان درونم را فرو نشان. خوب می دانیم

دنیا قادر نیست به ما آرامش دهد؛

ما را یاری کن که حقیقت وعده ی تو را

تجربه کنیم تا دیگر هیچ چیز نتواند آرامش

و صلحی را که ارزانی داشتی، از ما باز ستاند.

آنها که با اشکشان بذر افشانی می کنند،

با آواز سرور برداشت خواهند کرد.

آن که به گریستن ادامه می دهد،

بذرها را به بار می آورد.

و در حالی که بافه ها را با خود حمل می کند،

با نغمه ی سرور باز خواهد گشت.

وقتی که در رسیدن به آرزوهایمان دلسرد و

مأیوس می شویم، برای آنکه سرزنده

بمانیم، توکل به قدرت الهی می کنیم

که همان ستایش اوست.

«یوهان اسمیت»


خط خطــی شده در جمعه 89/11/8ساعت 10:57 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >