روز اربعین از رویداد های غم انگیز و جگرسوز ماه صفر، اربعین سید شهیدان است که در بیستمین روز این ماه رخ داده است...شایسته است که شخص مراقب این روز را روز اندوه و ماتم بشمارد و با توجه به روایت معروفی که یکی از نشانه های شیعه ی مومن را زیارت اربعین شمارده است بکوشد که دست که دست کم یک بار در عمر خویش در چنین روزی امام علیه السلام را در کنار مرقد مقدسش زیارت کند و هرگاه چنین چیزی برایش ممکن نباشد در هرکجا که هست و به هرگونه که می تواند، امام را زیارت نماید، و در پایان روز اربعین همچون دیگر روزهای مهم به صاحب معصوم ان روز توسل یابد و با شفیع ساختن آن بزرگوار، بهبود حال و کار خویش را از خدای بخواهد.. در روایت معرفی نشانه های مومن پنج چیز شمرده شده: 1. پنجاه و یک رکعت نماز (17رکعت واجب، 23 رکعت نافله های روزانه و 11 رکعت نافله ی شب) 2. زیارت اربعین 3. انگشتری بر دست راست کردن 4. پیشانی بر خاک نهادن 5. بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن مرحوم مولف به مناسبت اشارت به این روایت، فرموده است:« شایسته است که شخص مراقب پس از آگاهی از این روایت، به پنج مورد یاد شده، به چشم استحباب ننگرد، بلکه آنها را در پایگاهی والاتر از مستحب جای دهد، و بکوشد که آنها را ترک نکند، مثلا هرگز انگشتری در دست چپ نکند، حتی اگر در دست راست او نیز انگشتری باشد، و به سخنان آنان که چنین کاری را روا می دارنند گوش نسپارد؛ حتی اگر گوینده از فقیهان بنام باشد. زیرا از پاره ای روایات به ویژه روایت هایی که انگشتری بر دست چپ نمودن را روا دانسته اند، از روی تقیه صادر شده اند و از این روی نمی توانند پشتوانه ی صدور حکم باشند.. منبع: سلوک عارفان مرحوم حاج میرزا جواد ملکی تبریزی آبروی حسین به کهکشان می ارزد ، یک موی حسین بر دو جهان می ارزد ، گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست ، گفتا که حسین بیش از آن می ارزد.. اربعین حسینی بر تمام دوستاران و محبان آن سرور و سالار شهیدان تسلیت باد! برای رسیدن به او برای رسیدن به خود بردار حجاب های خویش را؛ بشکن غرور و منیتت را زلال و آرام کن قلب و روحت را! صادق باش با خود صادق باش با او عاشقانه و صادقانه زی! برای رسیدن به او خودت باش شهامت خود بودن را در خویشتن بپروران! برای رسیدن به او بردار کتابش را بخوان آن را بخوان ندایش را،صدایش را عاشقانه بخوان آنگونه بخوان که انگار این کتاب هم اکنون بر تو نازل شده. بخوان تا دریابی حق و حقیقت و معنای حیات را بخوان تا او را به درستی دریابی. بخوان تا ید بیضا از او بیابی بخوان و عمل کن تا به وسع خود کسی چون او و از او شوی نایب او بر زمین، اشرف او بر کاینات بخوان! عاشقانه بخوان. . . « کارون مطلّبی » دیر به تو عشق ورزیدم ای زیبای دیرینه و حالینه! دیر به تو عشق ورزیدم چه تو در درونم بودی اما من به برون پرداختم؛ من تو را با بی میلی حاصل از هجران، در میان آفریده های زیبایت جست و جو کردم. تو در درون من بودی و من در تو مأوا نگرفته بودم. با آنچه که در تو نبوده و هرگز نخواهد بود، از تو دور افتادم. لیک مرا فراخوانده ای و خروش برآوردی تا از کری رهایی یابم اما تجلی تو بر من تایید و کوری ام را زدود. رایحه ی دل انگیزت را سوی من فرستادی، آن را بوییدم و اینک برای تو نفس می کشم. به من طعم محبت آن را چشاندی و اینک تشنه و گرسنه ی طعم ناب توام. مرا لمس کردی و من در آتش آرامش تو سوختم. « سنت آکوستین » دل به خدا بسپار و اندیشه کن که با دل سپردن به او رویاهایت برآورده و آرزوهایت محقق می شوند. دل به خدا بسپار که بزرگ و مهربانی جز او نخواهی یافت. چرا نگاه به دیگران دوخته ای؟ چرا نگاهت به آن دوردست هاست؟ در رفع نیازت به دنبال چه می گردی؟ به دنبال که هستی؟ او همین جاست،او همه جاست او در نهانخانه ی قلب ماست نترس،نلرز،آهسته باش! کمی درنگ کن تا بشنوی صدای فرحبخش او را درنگ کن، سکوت کن تا صدای زیباترین زیبایی ها و مهرورزترین مهرورزان را با جان دل بشنوی؛ آن گاه است که راهی زیبا خواهی یافت. راهی به سوی خوشبختی و به سوی موفقیت و کامیابی. آن گاه است که به تمامی رنج ها و مشکلاتت لبخند ایمان خواهی زد و آرام و عاشقانه خواهی گفت: «خداوند چه زیباست.» « کارون مطلّبی » خودت را به او بسپار که تنها او و هرآنچه که از برای او باشد باقی و مابقی فانی ست. خودت را به او بسپار که نیست گریزی جز به درگاهش؛ نیست پناهی جز به سویش؛ نیست مقصدی جز به رویش؛ نیست نجاتی از او جز درگاه پر از رحمتش؛ اویی که امیدی نیست جز به او. خودت را به او بسپار که باغ طربناک هستی از وجود پرفروغ او رونق می پذیرد و جملگی از وجود او هستی می یابند. خودت را به او بسپار که از آن اوست نمونه ی اعلی؛ ای که از اوست نمونه های برتر؛ ای که از اوست پایان و آغاز؛ ای که از اوست بهشت آسایش؛ ای که از اوست آیات بزرگتر؛ ای که از اوست نام های بهتر؛ ای که از اوست عرش و فرش ؛ ای که از اوست آسمان های بلند. خودت را به او بسپار که بر قامت نیازهای ما جامه ی لطف و رحمت می پوشاند؛ اویی که امید ماست در سختی ها و مصیبت ها؛ مونس ما در وحشت، یار ما در غربت. دادرس ما در هنگام گرفتاری؛ راهنمای ما در هنگام حیرانی. ثروت ما در هنگام نداری و پناه ما در پریشانی. خودت را به او بسپار که بهترین آمرزندگان است و در توبه و بخشش و رحمت او همیشه به روی تمام بندگانش باز است. خودت را به او بسپار که بهترین یاور و دوست و همدم و همراز انسان است و کسی را بهتراز او نخواهی یافت. خودت را به او بسپار که ذره یی از پاداش اعمال و کردار نیکوی انسان را فروگذار نخواهد کرد. خودت را به او بسپار که حیات انسان را جاودان کرده و هرکس را مسئول اعمال و کردار خود دانسته. خودت را به بسپار که تنها از اوست عزت و سربلندی و زیبایی و از اوست برازندگی و توانایی. « کارون مطلّبی » خدایا! خوب می دانم که مرا در میان رنج هدایت می کنی، نه بر گرداگرد آن. حتی اگر از دل تاریکی بگذرم و دستت را نیابم، نمی ترسم؛ زیرا تو با منی. ای روح من! چرا افسرده ای؟ چرا این چنین پریشان گردیده ای؟ امیدت به او باشد.حتی در این حال هم او را ستایش خواهم کرد که او ناجی و خدایم است.. « یوهان اسمیت » کبوترها، کبوترها ، به دل جویی ازآن بالا نگاهی زیر پا گاهی اسیران قفس ها را ! خوشا پروازتان باهم ، بلند آوازتان باهم به یاد آرید ماراهم در آن پروازکردن ها.. اگر فتح المبین پیروز نمی شد، تا پنج عملیات هم نمی شد این زمین های بزرگ و سایت ها را آزاد کرد. چون عراقی ها حالت هجومی داشتند. از این عملیات به بعد، عراقی ها دست و پایشان را جمع کردند. میدان مین گستردند و مجبور شدند به حالت تدافعی بروند. امروز نیز به یادبود شهیدان این منطقه ، یادمان زیبایی ساخته اند تا تو شاید بتوانی در فضای همان روزها قدم بزنی. شیار های کوچه مانندی که آهسته تو را از خود عبور می دهند تا آرام آرام دلت نرم شودو آشتی کنی با هرآنچه از یاد برده ای.
یارب ز تو امروز عطا می طلبم ولی از شوخی گذشته آغاز رمضان، « شهر عشق و عرفان » و « بحر فیض و احسان »، این ماه شب زنده داری عشاق و بیدار باش وجدان بر همه شما دوستان عزیز و تمامی مسلمانان جهان مبارک! التماس دعا ، دوستان!
سی امین سال هفته ی دفاع مقدس بر بسیجی های باقیمانده ی جبهه ی جنگ!! مبارک باد
صفحه حوادث رمضان خبر موثق از دستگیری شیطان میدهد..اندوخته هایت پر برکت
هشیاری و بخشش خطا می طلبم
مقبولی روزه و نماز و طاعات
از درگه لطفت به دعا می طلبم
« فرا رسیدن ماه زولبیا و بامیه، بیخوابی شبانه، گرسنگی روزانه، پرخوری سحرانه، افطاری شاهانه، و توقع آمرزش سالانه مبارک باد » 
خط خطــی شده در دوشنبه 89/11/4ساعت
10:34 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |
خط خطــی شده در جمعه 89/11/1ساعت
11:54 صبح به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |
خط خطــی شده در چهارشنبه 89/10/29ساعت
12:21 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |
خط خطــی شده در سه شنبه 89/10/28ساعت
12:56 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |
خط خطــی شده در یکشنبه 89/10/26ساعت
3:11 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |
خط خطــی شده در سه شنبه 89/10/21ساعت
11:0 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |
خط خطــی شده در یکشنبه 89/10/12ساعت
2:48 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |
خط خطــی شده در چهارشنبه 89/6/31ساعت
11:42 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |
خط خطــی شده در شنبه 89/6/6ساعت
8:51 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |
خط خطــی شده در جمعه 89/5/22ساعت
6:46 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |
