از فــــرش تا عـــــــــرش
تازه میفهمم "ه م د ر د ی" هم به موقعش خوب است. . . . . . زمـــانی که آسمــــان برای همدردی با من شروع به اشک ریختن و زار زدن کرد، امـــا غافل ازینکه با این کارش، دلتنگیم را افزون کردو بارش چشمانم را.. چون چیزی ارزشمنـــد را از من گرفت... زمـــان ملاقات با شهــداء هویزه و دهلاویه را. . . درقبال اشک های ب ه ظ ا ه ر قیمتی اش... :( پ.ن: شهـــــداء.. هنوز از دیدنتون سیــــر نشدم... میشه دوباره دعوتم کنین؟ :(
خط خطــی شده در دوشنبه 90/12/8ساعت
9:31 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |