واي خسه شدم ديگه:دي

تو عمرم تاحالا واسه هيچ کچلي انق کامنت نذاشته بودم:دي

آجي ديشب ازون جا که بت گفتم ز.گ.ه!!!اومدم خوابيدم سحر خواب موندم

بي خاصيتا خيرشون که ب آدم نميرسه

آها راسي ميدونسي ک

تو اين شکلي اي:دي مخصوصا ابروهات:))

روس رارم:*

بسي محتاجييييييييييييم:دييي

ياحق

کچل خدايي چرا ايشونايي که واست کامنت گذاشتن انق تيريپ احساسي برداشتن؟؟؟:دي

اين ک خعلي خنده دار بود ک

البته شرمندهااااا حاجي:دي

ناقابله تو تصور کن اين مث همون گليه که اومده بودي قم تو حرم بت دادم:دي

تصور کن فقط خو؟؟؟

تو تصورتم خشکش کن:دي

جدي ميگما اومدم رشت ميخوام خشک شدشو ببينم:دي

فاطي نه فاطمه جان متنات تراوش ذهني خودته ديگه؟؟؟:دييي

آجي کدوم احمقي آخه اينو ب

خودش ميگيره که زدي بي مخاطب آخه ؟؟؟هااان؟

عجب سيريشي بوده يارو

اينطور که معلومه هم دستاش رو سرت بوده هم شونه هات:دي

سختت نبود آجي جون؟

کاسه محبتم خاليست...

کمي از توبره ات برايم محبت بريز...

خب از کوجا بفهمه

زهرا

اوهوم.. نوشتم!! اما همونطور که گفتم بعضيا به خودشون گرفتن متاسفانه!! :ا

آفرين ... پس بالاخره نوشتيش
ولي خوب شد... ايول

بگيدو بخنديد تا دنيا دنياست... هه...